زهرا فاطمی و فاطمه رضایی دو دانشآموز نوجوان شهرک شهید رجایی هستند که در این شماره به سراغ آنها آمدهایم.
بهانه گفت و گوی ما هم رتبههایی است که به تازگی در مسابقات دانشآموزی قرآن، عترت و نماز در سطح ناحیه 5 آموزش و پرورش کسب کردهاند. هر دو در زمینه حفظ قرآن کوشا هستند و از همان دوران کودکی به این حوزه قدم گذاشتهاند.
زهرا فاطمی چَهکَن، متولد سال ١٣٨٧ از همان دوران کودکی به واسطه خانوادهاش با قرآن آشنا میشود. تعریف میکند پدر و مادرش همیشه در خانه قرآن قرائت میکردند و همین باعث میشود او هم به این سمت و سو کشیده شود. اول کار سورههای کوچک و کوتاه را حفظ میکند و بعد رفته رفته سورههای بلندتر را.
این روند جسته و گریخته ادامه پیدا میکند تا اینکه سال قبل به پیشنهاد معلمش آن را جدیتر دنبال میکند. پیش از کرونا هم او در مسابقات دانش آموزی ناحیه 5 آموزش و پرورش حفظ جزء ٣٠ قرآن مقام سوم را کسب میکند اما امسال میتواند به مقام اول مسابقات جزء ٣٠ قرآن در سطح ناحیه دست پیدا کند.
فاطمه درباره اهداف و آرزوهایش میگوید: تا به الان توانسته ام جزء ٣٠ قرآن را حفظ کنم اما دوست دارم حافظ کل قرآن شوم.
فاطمه رضایی که 12سال دارد حافظ جزء ٣٠ قرآن است و در مسابقات قرآن، عترت و نماز موفق به کسب رتبه سوم در ناحیه 5 آموزش و پرورش شده است. او هم حفظ قرآن را از همان دوران کودکی به مرور پیش می گیرد اما سال قبل تصمیم می گیرد این حوزه را جدی تر دنبال کند و موفق به کسب این مقام می شود.
فاطمه از مسیری که طی کرده می گوید: زیر نظر مربیام روزانه دو صفحه قرآن را حفظ میکردم. این کار برایم شیرین است اما گاهی خیلی سخت میشد و به این فکر میکردم که دیگر ادامه ندهم.وقتی به اینجا میرسیدم شروع میکردم به خواندن تفسیر سورههایی که باید حفظ میکردم. همین موضوع باعث میشد شیرینی این کار برای من دوچندان شود و دوباره با انگیزهای بیشتر به مسیرم ادامه بدهم. زهرا و فاطمه معتقد هستند طی کردن این مسیر لطف خدا بوده که شامل حال آنها شده.
آنها سعی میکنند قدر این موهبت را بدانند و باانگیزهتر از همیشه این مسیر را ادامه بدهند.
«فاطمه رضایی» دلش میخواهد از برکات و ثمرات دمخور شدن با قرآن بگوید. اینکه بر دیگر کارهایش نیز اثر مثبت گذاشته است: قرآن به زندگیام جهت داده است. شاید بگویید چطور؟ از وقتی قرآن می خوانم تمرکزم بر کارها و درسها و اهدافم بیشتر شده است.
به معنای واقعی درسهایم را زودتر متوجه میشوم و یاد میگیرم. از طرفی آرامش درونی عجیبی پیدا کردهام که با هیچ چیز مقایسهشدنی نیست و دیگر سر هر مسئله ای ناراحت نمیشوم و کلا صبورتر میشوم.